داستان „لوقا الکساندر“ یک جوان 19 ساله مبتلا به اچ آی وی

نقش مهم آگاهیهای لازم از آمیزش جنسی در جوامع برای نوجوانان و جوانان
 
داستان „لوقا الکساندر“ یک جوان 19 ساله مبتلا به اچ آی وی

لوقا یک نوجوان مبتلا به ویروس اچ آی وی که از طریق اینترنت (آنلاین) در راه پیشگیری با ویروس اچ آی وی مبارزه میکند، معتقدست که آموزش در باره اچ آی وی در مدارس انگلیسی میبایست بهتر شود

Luke Alexander (19, left) with friends (photo: bbc.co.uk)

لوقا آلکساندر نوجوان 19 ساله میگوید، بسیاری از دانش آموزان از آگاهیها و اطلاعات مهم حیاتی که میتواند آنها را در مقابل اتفاقات جلوگیری قراردهد آگاه نیستند

چریتی ترنس ترست میگوید که موضوع اچ آی وی فقط سر کلاس درس طبیعی (زیست شناسی) تدریس میشود که بسیاری از دانش آموزان بدلیل اینکه همیشه حاضر نیستند، متاسفانه این فرصت را هم از دست میدهند

دولت به سایت خبری نیوزبیت میگوید که دانش آموزان باید از راههای بیماریهای عفونی آمیزشی به مانند اچ آی وی و ایدز و قسمتی از آمیزش جنسی و روابط دوستی آگاه باشند

  لوقا همچنین میگوید، من بمدت یکسال است که اچ ای وی مثبت هستم واین شگفت انگیزست که دراین مدت یکسال چقدراز زندگی من تغییر کرده است. زمانی که شخص مبتلا، اینگونه کلماتی که تن انسان را به لرزه میاندازد میشنود و اینکه واقعا آدم چیزهایی را در یک نوری دیگری می بیند و یا در یک لحظه یا „چشم به هم بستن“ متوجه میشود، که زندگی دیگر واقعا حتی  ذره ای بیشتر ارزش ندارد

من 18 سالم بود وقتی که  ابتلایم به اچ آی وی تشخیص داده شد. فوری با خود فکر کردم که من هیچ چیز در باره اچ ای وی و ایدز نمیدانستم. دیگر اجتناب ناپذیر بود. زندگی من از این پس، از تنهایی توام با احساساتی غم انگیز و دردناک آمیخته خواهد شد. پیش از اینکه یک بیمار و یک جوان مردنی شوم

ممکنه که حقیقت داشته باشه که همان سالهای 80 میلادی بودند که اگر کسی به اچ آی وی دیاگنوز یا تشخیص داده می شد عاقبتش به مرگ خاتمه می یافت. اما من در سال 2013 مبتلا شدم و پس از اولین ترس و وحشت خوفناکی که به من دست داد، کمی سپاسگزار بودم که متوجه شدم زندگی من حکم مرگ ندارد ولی تمام عمرم زندانی یک ویروس با یک زندگی طولانی با جمله ای بنام خوشبختی خواهد بود. آنچه که درافکار من در باره اچ آی وی انباشته بود، اساسا مملو از آنچه که در فیلمهای فیلادلفیا و ترنس پاتینگ دیده بودم نشات گرفته و پرشده بود

لوقا در اینجا به خود اشاره میکند و میگوید من که میبایستی مطمئنا در مدرسه یه چیزی در باره اچ ای وی یاد گرفته باشم؟ سپس با کمی اندیشه میگوید نه اشتباه میکنی. برگردیم به زمان دبیرستانی من. نسبتا شرم آورست وقتیکه بدانی آنچه را که میبایست در باره یک چیز بدانی یاد نگرفتی

خاطرات من از آموزش در باره آمیزش و روابط جنسی در مدرسه به یک آبروریزی تبدیل شد. هنگامیکه که معلم در باره  بارداری و زایمان زودرس و بچه انداختن و بیماری آمیزشی و کلامودیا سخن میگفت بسیارسطحی و بشکل مد بود

وقتیکه سر کلاس دستم را بالا گرفتم تا در باره آمیزش انال یا مقعدی پرسش کنم تا یک پاسخ درست و با اطلاعلات آموزشی علمی در اینباره بگیرم، بجای آن یک نگاه تنفرآمیز و با تمسخر پاسخ من بود و این که حالا دیگر ما این نوعش  را توصیه نمیکنیم

لوقا می افزاید: اکنون من یک فعال در زمینه آموزش دادن در باره اچ آی وی هستم که مرتب دراینباره مینویسم و تلاش میکنم به مردم اطلاعات لازم را داده و همچنین در باره انگ، توهین کردن، تبعیض بیهوده به حقوق مبتلایان این ویروس آنها را آشنا میسازم تا هر گونه مشکلاتی را در این زمینه با مردم و با بیماران زدوده و روشن سازی کنم. درهرهفته حداقل 10 تا مسیج و ایمیل از جوانانی میگیرم که خود به این ویروس مبتلا هستند. بیشتر آنان میگویند که در زمینه و بیماری ایدز در مدرسه بسیار ناچیز و همینگونه کمتر از آن، در خانه آموزش دیده اند. بیشتر آنان به اشتباه معتقدند که  مبتلایان به ویروس اچ آی وی میمرند یا خواهند مرد

نظر من اینست که بجای اینکه تلاش برای تربیت و جلوگیری از آمیزش جنسی نوجوانان و جوانان کرده شود تا همچنین از یادگیری آنان در باره روابط جنسی درست جلوگیری شود، میبایست راههای مراقبت از تندرستی و حفظ پوشش و پیشگیری از بیماریهایی که سخت یا قابل درمان نیستند انجام پذیرد

برگردان از بخش سلامتی  “بی بی سی نیوز”  کیومرث سراج الهی، مشاور و مدد کار سیستم بهداشت و درمان، پیشگیری از بیماریهای آمیزشی و اعتیاد در آلمان و همچنین همکار افتخاری با سازمان کمکرسانی ایدز در برلین، برای ایرانیان، پارسی زبانان و سایرمهاجرین


Source: BBC