گفتوگو با بهرام میرجلالی جراح و متخصص تغییر جنسیت تراجنسیهای مرد به زنتراجنسی به کسانی گفته میشود که هویت جنسیشان ارتباط مستقیم با آناتومی بدن آنها ندارد و از جنسیتی که با آن متولد شده اند راضی نیستند
برخی از آنان علاقهای به ادامه زندگی با جنسیت ظاهری خود ندارند و با کمک پیشرفت علم و تکنولوژی خواستار تغییر جنسیت یا تغییر برخی از اندامهای جنسی خود هستند. ترانس یا ترنس، واژهای است که خود تراجنسیهای فارسی زبان، برای توضیح هویت جنسی و جنسیتشان انتخاب کردهاند و به زبان عامیانه معمولاً خود را «ترنس» میخوانند. ترانسها، غالبا خود را به دو دسته «ام تو اف» و «اف توام» تقسیمبندی میکنند؛ یعنی مردانی که مایلند به زن و زنانی که مایلند به مرد تغییر جنسیت دهند
همه تراجنسیها، تمایل به تغییرجنسیت از طریق عمل جراحی ندارند. غیر از عمل جراحی، هورمون درمانی نیز راهی برای تغییر جنسیت است. با کمک هورمون درمانی تراجنسیهایی که از بدو تولد اندامهای جنسی مردانه دارند، موهای صورت خود را از دست میدهند و پستان هایشان رشد می کند. در این حالت آلت تناسلیشان اما به شکل قبل باقی میماند. زنها با استفاده از هورمونها کلیتوریس و موهای صورت و سینهشان رشد میکند. عدهای هم که علاقهای یا توان این اقدامها را ندارند با پوشیدن گنهای سفت یا گذاشتن سینههای مصنوعی، ظاهر خودشان را تغییر میدهند. در ترجمه تراجنسی در ایران، میان مردم و بسیاری از پزشکان عبارت «اختلال هویت جنسی» به کار برده میشود
صاحب این عکس در مستند «تولد» با نام سایه مقابل دوربین به عنوان یک تراجنسی از تحصیل بازماندن و نبودن کار صحبت کرد. سایه برای گذاران زندگی کارگری میکرد و خانههای مردم را تمیز میکرد. او پس از مهاجرت و پناهندگی، در کشور کانادا خودکشی کرد و از دنیا رفت
آمار تراجنسیها در ایران، آیا آنها بیمار هستند؟
براساس آمار در ایران از هشت تا ده درصد افراد دگرگونهجنسیتی تنها یک درصدشان «روان دگرجنس» هستند و در آمار جهانی و ایران از هر صدهزار کودک متولد شده چهار یا پنج نفر در این دسته از دگرگونهها قرار میگیرند.
این ترجمه مورد انتقاد بسیاری از فعالان حقوق بشر و حقوق دگرباشان جنسی قرار گرفته است، زیرا معتقدند دگرگونگی رفتار جنسی به معنای «اختلال» آن نیست. اگر با برخی از پزشکان در خصوص استفاده از واژههایی که فعالان این حوزه بر آنها تاکید کردهاند صحبت کنیم، این نکته را مطرح میکنند که واژههای منتخب فعالان بهتر از واژههای پزشکی است؛ اما پزشکان به دلایل مختلف از جمله نداشتن وقت یا عدم دسترسی به اطلاعات و دستاوردهای فعالان برابریخواه جنسی از واژگان «صحیح سیاسی» در حوزه جنسیت و روابط جنسی بیاطلاع هستند. از طرف دیگر پزشکان از نظر علمی و پزشکی به افراد توجه نشان میدهند؛ در نتیجه آنها را با ادبیات پزشکی که از پیش آموختهاند خطاب قرار میدهند. این نشاندهنده شکاف میان ادبیات اقشار مختلف جامعه مانند پزشکان با دنیای فعالان حقوق بشر است
دنیای پزشکی در کشورهای غربی سعی دارد که رویکردی اخلاقی نسبت به هویتهای اقلیتهای جنسی انتخاب کند و معمولاً متخصصان حوزه بهداشت، درمان و خدمات پزشکی واژگانی را انتخاب میکنند که برای افراد حساسیت برانگیز نباشد. با این حال با وجود حمایت قانونی نسبی از تراجنسیها در ایران، عموم جامعه و متخصصان بهداشت و درمان به حساسیتهای این قشر آشنا نیستند. پروفسور بهرام میرجلالیپروفسور بهرام میرجلالی که از اولین جراحان متخصص در این حوزه است در گفتوگو با رادیو زمانه در خصوص نامگذاری این قشر از جامعه میگوید: «به جای اختلال باید گفت دگرگونگی هویت جنسی، زیرا اختلال هویت جنسی یعنی ما یک „نرمالی“ داریم که گوشه و کنار آن خراب شده است. در حالیکه به هیچوجه اینگونه نیست. از طرفی معتقدم باید [تراجنسیها] را روان دگرجنسی نامید
زیرا انسانها یک هویت روانی دارند و یک هویت جنسیتی؛ این عده روح، روان، کشش و سلیقه زندگیشان با جنسیت آنها متفاوت است.» تفاوت میان جنسیت روح و جنسیت بدن، تبصرهای از فتوای آیتالله خمینی در سال ۱۳۶۵ بود که باعث شد براساس آن، مریم ملکآرا (که پیش از عمل فریدون نام داشت) اجازه انجام جراحی تغییر جنسیت را کسب کند
طبق فتوای آیت الله خمینی، تغییر جنسیت برای افرادی که دچار «اختلال هویت جنسی»اند اشکال شرعی ندارد. در تبصره این فتوا که در زمان انتشار مورد انتقاد فقهای سنتی شیعه واقع شده است، آیت الله خمینی بین روح و جسم تفکیک قائل میشود و تاکید میکند که روح برخی از افراد میتواند جنسیتی متفاوت داشته باشد. در متن فتوای آیت الله خمینی تاکید شده است که ضمن اینکه این افراد میتوانند تغییر جنسیت بدهند، در انجام عمل جنسی نباید گناه کنند. منظور از گناه، لواط یا دخول به مقعد مرد است؛ همچنین „تفخیذ“ یا قرار دادن اندام تناسلی مرد بین رانها یا نشیمنگاه انسان مذکر نیز در احکام فقهی شیعه گناه محسوب می شود. پیش از فتوای آیت الله خمینی، تفکر پیرامون مسئله ترانسسکسوال بودن در فقه شیعه جایگاهی نداشت، امروز هم روحانیون سنتیتر با هرگونه اقدام و تفکر فقهی در این زمینه مخالف هستند. روحانیون میانهرو سنتی مانند آیتالله سیستانی حکمهای محافظهکارانهتری در این خصوص صادر کردهاند. مثلا آیتالله سیستانی با قرار دادن شرط «ضرورت»، تاکید کرده که به دلیل «استلزام نگاه به عورت در حین عمل»، به طور کلی جراحی حرام است مگر به شرط ضرورت
آمار تراجنسیها در ایران، آیا آنها بیمار هستند؟ براساس آمار در ایران از هشت تا ده درصد افراد دگرگونهجنسیتی تنها یک درصدشان «روان دگرجنس» هستند و در آمار جهانی و ایران از هر صدهزار کودک متولد شده چهار یا پنج نفر در این دسته از دگرگونهها قرار میگیرند. نگاه جامعه به تراجنسیها، نه تنها عادی نیست بلکه آنها را بیمارانی میدانند که نیاز به درمان دارند. در حالیکه دکتر میرجلالی معتقد است: «این اتفاق ارتباطی به ثروت، فرهنگ و نژاد ندارد. آنها ابداً بیمار نیستند. بسیاری از آنها تحصیلکرده، دکتر یا مهندس هستند و همگی از هوش و ذکاوتی مانند بقیه برخوردارند. در چین، سوئد، انگلستان و فرانسه هم همینطور است؛ من تاکید میکنم تولد نوزادان ترانس یک پدیده طبیعی است.» نزدیک به ده سال پیش، سازمان بهداشت جهانی برخی از اشکال دگرگونهخواهان جنسی مانند همجنسخواهان زن و مرد را از فهرست بیماران خارج کرد، اما تراجنسیها همچنان در تلاش هستند تا به عنوان بیمار شناخته نشوند. دولت ایران نزدیک به ۱۵ سال است که به تراجنسیها بعد از عمل تغییر جنسیت، شناسنامه تازهای میدهد که از دید میرجلالی «تولدی دوباره» برای آنها محسوب میشود و کمکهای سازمان بهزیستی نیز از جمله کمکهای دولتی به آنان است، اما به طور مثال در کشورهایی چون فرانسه و انگلیس تنها هفت سال است که تراجنسیها میتوانند پس از جراحی شناسنامهای تازه دریافت کنند. در حقیقت قوانین بینالمللی در خصوص این قشر از شهروندان در کشورهای لیبرال دمکرات نیز تبعیضآمیز است و به تازگی پس از تلاشهای بسیار فعالان تراجنسی، برخی از قوانین در حال تغییر هستند.
ترانسسکسوال و هموسکسوال بسیاری از مردم بر این باور هستند که ترانسسکسوالها به نوعی در دسته هموسکسوالها (گرایش دو همجنس به یکدیگر) جای میگیرند. در حالیکه دکتر هانری بنجامن، روانکاو، در سال ۱۹۶۰به دلیل مراجعه این قشر افراد نزد خود به تفاوت آنها پی برد. بنا به تعریف وی، تراجنسی کسی است که جنسیت ظاهری خود را قبول ندارد، آن را درک نمیکند و حاضر به اجرای عمومی ویژگیهای آن نیست. به طور مثال شخصی که رفتار و کردارش زنانه است، اما جسمی مردانه دارد یا برعکس افرادی که رفتاری مردانه دارند، اما بدن آنها زنانه است. در حالیکه هموسکسوال یا به زبان فارسی همجنسگرا، مردان یا زنانی هستند که خود را با همان جنسیت ظاهری قبول دارند، اما کشش و جاذبه جنسی به سوی همجنس خود دارند. جامعه دلیلی برای بیگانگی رفتار جامعه با تراجنسیها یکی از دلایل آنها برای بیگانگی با جسمشان است.
از نظر دکتر میرجلالی برخورد جامعه با دو گروه تراجنسیها و همجنسگرایان متفاوت است. تراجنسیهایی که رفتارشان در عرف اجتماعی «زنانهتر» محسوب میشود، برچسب «هموسکسوال» میخورند و «از سوی جامعه مورد آزار قرار میگیرند و با الفاظی چون اواخواهر مورد توهین قرار میگیرند». دکتر میرجلالی معتقد است وضعیت زنانی که پس از تغییر جنسیت مرد میشوند، کمی بهتر است: «اجتماع به زنانی که رفتار مردانه دارند بد نگاه نمیکند؛ به طوری که میگویند فلانی برای خودش مردی است، در نتیجه میزان مراجعه افرادی که خواستار تغییر جنسیت به زن هستند بالاتر است.» جامعه تراجنسیهای ایرانی به واسطه مشروعیت قانونی تشویق میشوند که هویت جنسی خود را متفاوت از هویت جنسی همجنسگرا تعریف کنند. ضمن اینکه این تفاوتهای هویتی وجود دارند، هویتگرایی در این خصوص ممکن است به خشونت مرتبط با ارزشگذاریهای اجتماعی در تعیین هویت جنسی/ جنسیتی مشروع کمک کند. براساس سخنان محمدحسین نجاتی، سالانه بیش از ۲۷۰ ایرانی تغییر جنسیت میدهند که از این تعداد ۵۶ درصد خواستار تغییر از مرد به زن هستند. مشکل تنها به نامگذاری آنان محدود نمیشود. بنا به گفته دکتر میرجلالی برخی این افراد که از سطح مالی و طبقاتی پایینی برخوردار هستند و توانایی انجام عمل جراحی را ندارند، مورد آزار و اذیت قرار میگیرند و جایگاهی در بازار کار پیدا نمیکنند
برخی از تراجنسیهایی که از وضعیت مالی خوبی برخوردارند، برای انجام عمل تغییر جنسیت و هورمون درمانی به کشورهای دیگر از جمله تایلند مراجعه میکنند. کسانی که در ایران تغییر جنسیت میدهند تمام مراحل تغییر خود را در انظار عمومی پیگیری میکنند. در نتیجه اطرافیانشان متوجه تغییرات فیزیکی آنها خواهند شد،اما عدهای که ایران را ترک میکنند، با شخصیت فیزیکی تازهای به کشور باز میگردند. این افراد با آنکه هزینه بیشتری را متحمل میشوند، اما بخشی از تاریخ زندگی خود را از مقابل انظار عمومی حذف میکنند. حذف این تاریخ به آنها فرصت تولدی دوباره در جامعه را میدهد. این هزینهای است که بسیاری از تراجنسیهایی که استطاعت مالی با کمال میل میپردازند تا از خشونتهایی که تغییرات ظاهری آنها در جامعه ایران دریافت میکند، در امان باشند. بسیاری از تراجنسیهایی که توانایی تامین هزینه تغییر جنسیت را ندارند به علت مواجهه با رفتار توهینآمیز در مدارس و جامعه ترک تحصیل میکنند و به بازار کاری که پذیرای آنان نیست روی میآورند، اما تعداد آنهایی که جذب بازار میشوند کم است. اغلب آنها به کارهایی چون خیاطی یا کارگری مشغول هستند
تراجنسیهایی که در ایران از ادامه تحصیل بازماندهاند و از سطح مالی خوبی برخوردار نیستند، به ناگزیر در مکانهای مشخصی در سطح شهر و شهرستانها به تنفروشی روی میآورند و از آنجا که به علت نداشتن تخمدان مسئله «نگهداشتن عده» ندارند در نتیجه میتوانند در یک روز صیغه چندین نفر شوند و از این راه کسب درآمد داشته باشند. [۱] در نتیجه تنفروشی در میان تراجنسیها آمار بالایی دارد، اما انتظارات مردم و مسئولانی که با آنها برخورد میکنند نیز عامل دیگری در بیگانگی، تحقیر، توهین و تنفروشی آنان است. اغلب مردم جامعه با نداشتن اطلاعات درست و عدم آگاهی نسبت به دگرگونگی جنسی این اشخاص، آنان را بیمار میدانند یا معتقدند تمرکز زندگی این عده بر مسائل جنسی است. در نتیجه بسیاری از افراد و به دلیل عدم لزوم نگهداشتن عده برای پیشبرد هوسهای جنسی خود، آنها را مورد سوءاستفاده قرار میدهند. بسیاری از تراجنسیهایی که از ایران خارج و به دیگر کشورها پناهنده شدهاند بارها در مصاحبهها از چنین رفتارها و توقعاتی پرده برداشتهاند. به طور مثال اگر با نیروی انتظامی مواجه شدهاند یا در ادارهای کارشان گره خورده است، مورد تمسخر واقع شده یا برای انجام کار با پیشنهاد همخوابگی روبه رو شدهاند. در نتیجه هر روز بیشتر از قبل از جامعه فاصله گرفته و منزوی شدهاند. گروههای حقوق بشری مانند و دیدبان حقوق بشر در ثبت چنین رویدادهایی کوشیدهاند. تراجنسیهایی که رو به فحشا آوردهاند این عمل را «بیزنس» میخوانند و از برخورد بسیجیها چنین میگویند: «فلان بسیجی میدانست من بیزنس میکنم برای همین مزاحم من شده بود.» مدارکی از سوی سازمان بهزیستی به تراجنسیها به عنوان نوعی گواهی تایید هویت جنسی داده میشود که کارکرد نوعی کارت شناسایی دارد. طبق این مدارک، تراجنسیها میتوانند رفتار یا پوشش خود را که از سوی نیروی انتظامی غیر قابل قبول و ناهنجار خوانده میشود، توضیح دهند تا دستگیر نشوند. این مدارک آزادی بیشتری به تراجنسیها میدهد تا توسط گشت ارشاد دستگیر نشود یا مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. از سوی دیگر اما طبق گفتههای بسیاری از آنان که امروز به کشورهای دیگر پناهنده شدهاند و پرده از رفتار ماموران نیروی انتظامی، بسیج یا افراد عادی جامعه برداشتهاند، این اوراق هویتی بیشتر باعث تمسخر یا سوءاستفاده از آنها میشود. در نتیجه میتواند دردسرساز هم باشد. دکتر میرجلالی معتقد است این مدارک تنها با مجوز دولت از سوی پزشک معالج برای تراجنسیها صادر میشود تا افرادی که هنوز مورد عمل جراحی واقع نشدهاند یا قرار است بعد تن خود را به تیغ جراحی بسپارند بتوانند بر اساس هویت جنسی خود مدتی با لباس مبدل (زنان یا مردانه) در سطح شهر عبور و مرور داشته باشند و به حضور با شکل ظاهری دیگر عادت کنند
هزینه چگونگی عمل تغییر جنسیت و لذت جنسی براساس سخنان دکتر میرجلالی در گفتوگو با رادیو زمانه، در تبدیل آناتومی مرد به زن عمل مشابهسازی اتفاق میافتد: «این افراد از لحاظ هورمونی امکان بارداری ندارند و پس از جراحی پیچیده و طولانی، دوره هورمون درمانی را طی میکنند تا بدن آنها به سمت زن بودن تغییر مسیر پیدا کند.» دکتر میرجلالی در تشریح پیچیدگی این نوع از عمل میگوید: «ما باید بدنی را که خداوند و طبیعت خوب و محکم آفریده داغان کنیم و از نو بدنی مشابه زن بسازیم. این عمل تا حدی امکانپذیر است و در برخی از جراحیها آناتومی و تماس جنسی موفق اتفاق میافتد.» وی در ادامه نحوه عمل جراحی را اینگونه توضیح داد: «به دلیل آنکه مقداری از منشا لذت جنسی در قسمت جلوی پروستات قرار دارد، من سعی میکنم سیستم عصبی و پروستات را حفظ کنم تا افراد بتوانند هنگام تماس جنسی لذت ببرند.» گروه دوم افرادی هستند که میخواهند از آناتومی جنسی مردانه برخوردار باشند. تا سالها پیش روشی غیر از راههای امروزی در چین و دیگر کشورها متداول بود؛ به طوری که بخشی از پوست شکم را برداشته، لوله کرده و در جای آلت تناسلی مرد قرار میدادند که کارآیی جنسی نداشت و به مرد تنها این امکان را میداد که بتواند به شکل ایستاده ادرار کند و در نهایت به فرد از حیث جسمانی ظاهر مردانه میبخشید
روش امروزی اما همراه با هورمون درمانی است. دکتر میرجلالی در توضیح عمل به شکل نوین میگوید: «این عمل در دو مرحله انجام میشود: مرحله اول برداشتن رحم، تخمدان، سینه و لوله رحم است که در حد فاصل دو سال تا عمل دوم افراد تحت هورمون درمانی قرار می گیرند و ریش و سبیل در میآورند و کلیتوریس آنها رشد مختصری پیدا میکند. در مرحله دوم دو بیضه پلاستیکی و پروتز برایشان میگذاریم، در نتیجه زندگی زناشویی این افراد از نظر جنسی موفقتر خواهد بود.» کسب لذت جنسی در زنان و مردان متفاوت است. به طوری که زنان نیاز به نوازش، آمادهسازی بیشتری نسبت به مردان دارند و نمیتوانند بدون مقدمه به همان میزان لذت ببرند. دکتر میرجلالی درباره تفاوت این دو نوع لذت در ترانسسکسوالهایی که مورد عمل جراحی قرار گرفتهاند میگوید که هر دو گروه میتوانند ازدواج کنند، خود و همسرانشان از رابطه جنسی لذت ببرند، اما «رابطه جنسی برای مردان یک سیستم مکانیکی است و ریزهکاریهای زنانه را ندارد، ولی برای زنان، لذت بردن، خواسته و هوس جنسیشان مملو از ریزهکاریهای سیستم عصبهای بدن است.
اگر ترانسها عاشق بشوند و به طرف مقابلشان هوس همخوابگی داشته باشند به احتمال صد در صد به ارگاسم میرسند، اما اگر بخواهند به شکل روتین یا مکانیکی تماس جنسی داشته باشند اغلب لذتی نمیبرند.» هزینه بالای عمل، جراحی را برای تعداد محدودی از ترانسسکسوالها شدنی کرده است. عملی طی پنج تا هفت ساعت، با سه متخصص اتفاق میافتد. در آمریکا ۲۲ هزار دلار، در فرانسه ۱۲ تا ۱۷ هزار دلار، در تایلند۱۰ تا ۱۲ هزار دلار و در ایران ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان است. بنا به گفته دکتر میرجلالی پس از پیگیریهای وی، دولت و سازمان بهزیستی موظف به پرداخت چهار تا پنج میلیون تومان با توجه به شرایط متقاضی است. در نتیجه اشخاص میزان باقیمانده هزینه را خود باید تهیه کنند. شمار متقاضیانی که در آمار رسمی سازمان بهزیستی و سازمان پزشکی قانونی ذکر میشود تنها بخش کوچکی از شهروندان هستند که به دلیل وضعیت مالی مناسب میتوانند کشش و جاذبه جنسی خود را با بدنشان همراه کنند
برگرفته از: رادیو زمانه